محل تبلیغات شما

دیشب سین که پیاده شد الی پرسید شجریان دوست داری؟ گفتم آره. گفت شجریان به وجودش تنیده شده. تصنیف ، آواز ، یه چیزی که نمی دونستم چیه فرقی نمی کنه. همه رو دوست داره و صدای همایون گرمی پدرش رو نداره. کل راه آواز شجریان پخش شد. انقدر دوستش داشتم که سعی کردم یه جمله اش یادم بمونه که بتونم پیداش کنم. ر  پیداش کرد و از صبح چندین بار گوشش دادم. توی ماشین اما الکی باهاش می خوندم. نمی دونم به خاطر این بود که تحت تاثیر آهنگ بودم یا اینکه خود الی باهاش می خوند و من عاشق هم خوانی ام یا اینکه دلم می خواست الی فکر کنه با آهنگ آشنام. فکر کنم ترکیبی از همه اش بود. 


به سکوت سرد زمان

به خزان زرد زمان

نه زما ن را درد زمان

نه کسی را درد زمان 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها